سه شنبه ۱۱ اردیبهشت ۰۳

شركت آلماني اي بي ام

خبر آمد خبري در راه است

۲۶ بازديد

افراد مشهور
توبي مگواير در نمايش برتر مرد عنكبوتي 3 از هواداران شركت آلماني زيلابگ استقبال مي كنداين طرفداران اغلب با يك ستاره بزرگ سينما ، ستاره پاپ ، ورزشكار يا افراد مشهور درگير خواهند شد (رجوع كنيد به بت نوجوان). اين گروه يك نمونه است ، طرفدار يك گروه يا نوازنده خاص است ، كه آنها را در تورهاي كنسرت دنبال مي كند. درجه ارادت به سلبريتي ها مي تواند از يك له شدن ساده تا اعتقاد مغالطه آميز مبني بر اينكه آنها رابطه خاصي با ستاره دارند كه وجود ندارد. در موارد شديد ، اين مي تواند منجر به سندرم پرستش افراد مشهور ، رفتار ساقط كننده شود. اين مي تواند به راحتي به نفرت از مشهور محبوب قبلي تبديل شود و منجر به تلاش براي حملات خشونت آميز شود ، يكي از حوادث قابل توجه مرگ ربكا شفر توسط يك طرفدار متعصب در سال 1989 است.
اين تا حدودي با مفهوم تعامل بين المللي است كه در آن مخاطبان روابط يك طرفه با شخصيت هاي رسانه اي و افراد مشهور ايجاد مي كنند.
همه هواداران به بت هاي خود له نمي شوند. همچنين طرفداراني هستند كه مي خواهند دوست آنها شوند يا به رابطه بت احترام مي گذارند. در واقع ، طرفداراني هستند كه زوج هاي مشهور خود را بت مي كنند.
بازي كردناطلاعات بيشتر: پارسهطرفداران بازي ، يا "گيمرها" ، طرفداران متمركز بر انجام بازي هاي غيرورزشي ، معمولاً بازي هاي نقش آفرين ، بازي هاي روميزي ، بازي هاي كوچك جنگي ، بازي هاي كارتي قابل جمع آوري يا بازي هاي ويديويي هستند.
موسيقي
يك طرفدار پاپ گاوچران يك سي دي نادر را در يك جشنواره موسيقي به نمايش مي گذاردطرفداران موسيقي مي توانند تا حدودي با طرفداران نوازندگان خاص متفاوت باشند ، زيرا ممكن است روي ژانر موسيقي تمركز كنند. بسياري از مجلات تجاري پيرامون موسيقي ، مانند رولينگ استون ، توسط طرفداران موسيقي ايجاد شده اند. يكي از طرفداران برجسته موسيقي ، گروه Cynthia Plaster Caster بود كه به ساخت گچ هاي زيادي از آلت تناسلي ستاره هاي راك مشهور بود. ديگري پاملا دس بارس ، نويسنده كتاب I'm With The Band است. طرفداراني كه گروه نيستند اصطلاح حامي را ترجيح مي دهند. در دهه 1960 ، شور و هيجان شديد طرفداران موسيقي در اطراف بيتل ها به بيتلمانيا معروف شد. [6] در سال 2019 ، بيلبورد مشاهده كرد كه موسيقيدانان مشهوري مانند تايلر ، خالق از قدرت طرفداران براي هدايت بارگيري ديجيتالي با استفاده از بسته هاي كالا استفاده كرده است. [7] به همين ترتيب ، GQ Vampire Weekend را به خاطر تعهدشان به فروش گسترده گروه براي طرفداران اختصاصي ، به رسميت شناخت.
موزيكالنمايش هاي موزيكال محبوب طرفداران خاص خود را دارند. رانت از زمان آغاز پخش خود در برادوي تعداد قابل توجهي از "رانتهد" را به رخ كشيده است. [9] [10] به همين ترتيب ، طرفداران فانتوم اپرا 'Phans' لقب گرفته اند. [11] در سال 2018 ، Playbill «شبح اپرا» را در فهرست "10 مورد برتر موسيقي" سال خود قرار داد. [12]
اوتاكواطلاعات بيشتر: Otakuاوتاكو اصطلاحي ژاپني براي افرادي با علايق وسواسي است. در ژاپن ، اين اصطلاح به طور معمول تحقيرآميز است ، معنايي كه در زبان انگليسي وجود ندارد ، جايي كه به طور كلي به افراد در انيميشن و مانگا اشاره دارد.
سياستافرادي كه برخي از سياستمداران يا گروه هاي سياسي خاص را تأييد يا با آنها در ارتباط هستند به طور كلي "هوادار" خوانده مي شوند تا "هوادار" ، اگرچه سياستمداران با "كانون هواداران" رسمي يا غيررسمي وجود دارند. حمايت شديد و سازمان يافته از يك سياستمدار را مي توان به عنوان يك كيش شخصيتي ، به ويژه در رژيم هاي استبدادي يا توتاليتر ، ياد كرد.
كشتي حرفه ايطرفداران كشتي حرفه اي را مي توان به دو گروه تقسيم كرد: علامت گذاري و لبخند. مشتق شده از همان اصطلاح براي طعمه كومن ، يك علامت هواداري است كه معتقد است همه چيز مرتبط با كشتي حرفه اي واقعي است. در مقابل ، "smark" طرفداري است كه تشخيص مي دهد شاهد يك كار مديريت شده روي صحنه ("kayfabe") هستند ، اما با اين وجود از جنبه هاي پشت صحنه آن قدرداني مي كند.
داستان علمياطلاعات بيشتر: داستان علمي تخيليافرادي كه Star Trek را به تن مي كنند: لباس هاي بعدي Gneration در يك رژه.طرفداران Star Trek در Atlanta Dragon Con 2010 در حال بازي هستند.از دهه 1920 ، زيركارهاي كاملاً پيچيده اي از داستانهاي علمي تخيلي سازمان يافته بوجود آمده است ، در ابتدا در ميان نامه نگاران ستون هاي نامه مجلات علمي تخيلي. اين جنبش غير متمركز باعث به وجود آمدن fanzines علمي تخيلي (و انجمن هاي مطبوعات آماتور) ، كنوانسيون هاي علمي تخيلي ، جوايز هوگو (و تقليد / مشتقات مختلف) ، موسيقي فيلك ، "صندوق هاي طرفداران" مانند صندوق طرفداران Trans Atlantic ، و انواع ديگر م institutionsسسات ، اصطلاحات مختلف و آداب و رسوم. اين نويسندگان و هنرمندان مانند ري بردبري ، راجر ابرت ، لني كي ، مايكل موركاك و ترينا رابينز را پرورش داده است. و اسپين آف هايي مانند داستان هاي كميك بوك ، رسانه هاي رسانه اي ، انجمن خلاقيت آناكرونيسم ، بازي هاي غيرمجاز و جنسهاي خزدار ايجاد كرده است كه گاهي اوقات در مجموع به عنوان "جناح هاي حاشيه اي" ناميده مي شوند.
داستان علمي تخيلي ، زبان عاميانه خاص خود را ايجاد كرد كه پس از "Newspeak" رمان نوزده هشتاد و چهار به عنوان fanspeak شناخته مي شود. Fanspeak از كلمات اختصاري ، كلمات مخلوط ، شوخي هاي مبهم ، جناس ، ضربات سكه اي از رمان ها يا فيلم هاي علمي تخيلي و كلمات باستاني يا استاندارد انگليسي استفاده مي شود كه به روش هاي خاص مرتبط يا سرگرم كننده براي جامعه علمي تخيلي استفاده مي شود. برخي اصطلاحات fanspeak مانند fanzine به انگليسي استاندارد تبديل شده اند. برخي از اصطلاحات fanspeak مربوط به خود طرفداران است

https://webdesiger.persianblog.ir/QLpyvx47X3SYjGJB9Man-%D9%81%D9%86-%D8%A2%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C-ebm

زبان آلمانی یکی از زبان‌هایی است که از دیدگاه زمانی بسیار پیچیده و متنوع می‌باشد. زمان ها در زبان آلمانی به سه دسته اصلی تقسیم می‌شوند: گذشته، حال و آینده. هر یک از این زمان‌ها دارای چندین زمان فرعی هستند که هر کدام برای بیان مفهوم‌های زمانی خاص استفاده می‌شوند. به عنوان مثال، زمان گذشته در زبان آلمانی شامل زمان‌های گذشته ساده (Präteritum) که برای بیان اتفاقات گذشته به کار می‌رود و زمان گذشته کامل (Perfekt) که برای بیان اتفاقاتی استفاده می‌شود که در گذشته رخ داده و تاثیراتی در حال حاضر دارند.

 

در زبان آلمانی، برخلاف زبان انگلیسی که دو زمان حال ساده و حال استمراری دارد، زمان حال در آلمانی دارای چندین زمان فرعی است. این شامل حال ساده (Präsens) که برای بیان اتفاقات و وقایع کنونی به کار می‌رود، و حال کامل (Perfekt) که برای بیان اتفاقاتی استفاده می‌شود که از گذشته تا کنون ادامه داشته‌اند و تاثیراتی در حال حاضر دارند. همچنین، زمان حال استمراری (Präsens Progressiv) نیز برای بیان اتفاقاتی استفاده می‌شود که در لحظه گفتگو در حال رخ دادن هستند.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.